سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به یکى از یاران خود فرمود هنگامى که او از بیمارى شکوه نمود . ] خدا آنچه را از آن شکایت دارى موجب کاستن گناهانت گرداند ، چه در بیمارى مزدى نیست ، لیکن گناهان را مى‏کاهد و مى‏پیراید چون پیراستن برگ درختان ، و مزد درگفتارست به زبان ، و کردار با گامها و دستان ، و خداى سبحان به خاطر نیت راست و نهاد پاک بنده هر بنده را که خواهد به بهشت درآورد . [ و مى‏گویم ، امام علیه السّلام راست گفت که در بیمارى مزد نیست ، چه بیمارى از جمله چیزهاست که آن را عوض است نه مزد چرا که استحقاق عوض مقابل بلا و مصیبتى است که از جانب خدا بر بنده آید ، چون دردها و بیماریها و مانند آن ، و مزد و پاداش در مقابل کارى است که بنده کند ، و میان عوض و مزد فرق است و امام چنانکه علم نافذ و رأى رساى او اقتضا کند آن را بیان فرمود . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :0
کل بازدید :18795
تعداد کل یاداشته ها : 15
103/9/8
11:12 ص

ص30 آیه 191 سوره بقره درباره فتنه گفته شده که این واژه در اصل به معنای قرار دادن طلا در آتش برای ظاهر شدن میزان خلوص و خالص شدن آن از نا خالصی هاست. این واژه با مشتقاتش 60 بار در قرآن ذکر شده است .به معانی گوناگونی بکار رفته است .سوره عنکبوت آیه 2 به معنای آزمایش و امتحان اعراف 27  فریب دادن ذاریات 13 بلا و عذاب مائده41گمراهی و در این آیه شرک و بت پرستی یا سد راه ایمان آوردگان .ایجاد مانع برای هدایت خلق و ارتداد مردم و برگشت از حکومت حقه نیز نوعی فتنه و بدترین آنهاست . برای جدا کردن سره از ناسره طلا باید در آتش قرار گیرد و آتش بدترین نوع عذاب و تنگناست بنابراین هر چیز که متضمن فشار و شدت باشد به فتنه تعبیر شده است و هر چیزی که فساد آن از قتل و کشتار بیشتر شود فتنه است. این آیه خاطر نشان می کند به خاطر ترس از خونریزی برای پیکار با بت پرستی نباید دچار سستی شد که بت پرستی و ارتجاع بدتر از قتل و خونریزی است.جنگ جمل و نهروان و صفین را نیز فتنه گویند چون در مقابل حکومت حق علم کردند. در ادامه این آیه از آنرو به حومه کعبه مسجد الحرام گفته اند که خداوند چیزهایی را در آن مکان حرام کرده است که در جاهای دیگر حلال است. ورود بدون احرام به مسجد الحرام جایز نیست و جنگ و خونریزی مگر  برای دفاع در این ماهها حرام است.آیه 195در راه خدا انفاق کنید و خود را به دست خود به هلاکت نیندازیید .ارتباط بین عدم انفاق و هلاکت امروزه مشهود است انقلابها و شورشها مردمی و هلاکت مترفین مثال خوبی از این آیه است به طوریکه تئورسینهای امروز در موج چهارمشان توصیه می کنند برای اینکه ثروتمندان به خوبی و خوشی از امکاناتشان استفاده کنند و مزاحم نداشته باشند .نباید گرسنه در اطرافشان باشد. در جوامع انتخاباتی دلیل اصلی سقوط دولتها و رویگردانی مردم از آنها انباشت ثروت برای خود و محروم گذاشتن مردم ازاموال عمومی است. که صد البته درس نمی گیرند و باز رویه دولتهای قبلی را ادامه می دهند . در اینصورت ظلم ادامه دارد ولی ظالم تغییر می کند .اگر از انتخابات خسته شوند و نومید دیگر سیل ویرانگر خواهند شد . البته در تشکیلات کوچک هم ممکن است این بیماری ریشه تشکیلات را بخشکاند .هر نوع جامعه ای با عمل به  این دستور الهی ادامه و نفی آن به سقوط منتهی می گردد. جناح باطل گاه از این اصل مهم استفاده کرده است و آنهم شایعات تبعیض زیرا طبع مردم با عدالت است و مخالف تبعیض و امتیاز دهی باندی پس دلسوزان نظام به هوش باشند.نه خود مسبب تبعیض و مال اندوزی و نه بگذارند رواج یابد.